هر دست

ساخت وبلاگ

مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و

 او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت. آن زن روستایی کره ها را

 به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها

 مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید. روزى مرد بقال به وزن کره ها

شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که

اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است. 

او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو

کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى

در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.

مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و

 گفت: راستش ما ترازویی نداریم

 که کره ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن

 یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم .madrese

یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیریم.

خسته ا...
ما را در سایت خسته ا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sinas-to بازدید : 173 تاريخ : چهارشنبه 18 ارديبهشت 1398 ساعت: 19:25